هفته بسیج یادآور حقیقتی است که در دفاع مقدس ثبت شد و آن حقیقت چیزی نیست جز آنکه بزرگ‌ترین سپر ایران نه ارتش‌های مجهز، که مردمی با لباس کار، روپوش مدرسه و ردای معلمی پا به میدان جنگ گذاشتند و نشان دادند امنیت این سرزمین زمانی ماندگار می‌شود که ملت در خط مقدم باشد.

صبح ساباط _ علی مشیری نیا؛ هفته بسیج هر سال فرصتی است برای بازخوانی یکی از کم‌نظیرترین تجربه‌های مشارکت مردمی در نهادی که تنها یک تشکل نظامی یا یک ساختار اداری نیست؛ بلکه زاییده یک مفهوم فرهنگی و اجتماعی مبتنی بر تمدن این مرزوبوم در تاریخ معاصر است؛ باوری که می‌گوید امنیت، استقلال و پیشرفت یک کشور تنها با اتکای دولت‌ها شکل نمی‌گیرد؛ بلکه مردم باید در متن میدان باشند.

این نهاد انقلابی در نخستین روزهای انقلاب اسلامی، نه بر اساس فراخوان اجباری یا ساختاری رسمی، بلکه بر پایه حس مسئولیت‌پذیری و غیرت ملی شکل گرفت و همین تفاوت بنیادین آن را به نهادی محبوب و پایدار در جامعه ایرانی تبدیل کرد.

دوران دفاع مقدس، (بخوانید دورانی که امروز در ساحت هویت تاریخی ایرانیان در آمده است) بسیجیان نه‌تنها در خط مقدم که در پشت جبهه نیز بار اصلی مقاومت را بر دوش داشتند. از حضور نوجوانانی که با اجازه‌نامه پدران‌شان راهی جبهه می‌شدند تا زنان داوطلبی که در بیمارستان‌های صحرایی خدمت می‌کردند و نیز معلمان و کارگرانی که مرخصی می‌گرفتند و به خط مقدم می‌رفتند؛ تماما روایاتی زنده از مردمی‌ترین جنگ تاریخ معاصر ایران عزیز هستند که این حضور را نه تنها فراتر از دفاع نظامی بلکه بازتاب نوعی غیرت تاریخی ایرانی را به نمایش گذاشت که قرن‌ها در برابر تجاوز بیگانگان تجربه شده است.

اما اهمیت بسیج تنها در گذشته خلاصه نمی‌شود؛ چه اینکه یکی از سوء برداشت‌های رایج این است که بسیج صرفاً برای شرایط جنگی تشکیل شد، حال آنکه امروز بخش قابل توجهی از فعالیت‌های این نهاد در حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و توسعه‌ای است. از امدادرسانی به زلزله‌زدگان کرمانشاه و سیل‌زدگان گلستان تا حضور در بحران کرونا و کمک به شبکه درمان کشور، بسیج نشان داده که در کنار مردم و برای مردم، مأموریت خود را با تحولات زمانه تطبیق داده است. گاهی تصویری که رسانه‌ها از این اقدامات مخابره می‌کنند کمتر از واقعیت است، اما در میدان زندگی روزمره، مردم به‌خوبی خدمات بسیجیان را لمس کرده‌اند.

نمی‌توان از نقش بسیج در توسعه ایران سخن گفت و از فعالیت‌های جهادی غافل شد؛ چه اینکه گروه‌های جهادی بسیج دانشجویی، طلاب و اصناف در روستاها و مناطق محروم، سال‌هاست مسئولیت‌هایی از جمله ساخت مدرسه، آبرسانی، مرمت منازل، خدمات درمانی، سوادآموزی و توانمندسازی اقتصادی را بر دوش می‌کشند که در بسیاری از کشورها بر عهده دولت‌ است و جالبتر آنکه فعالیت‌های مذکور غالبا بدون اخذ بودجه‌های سنگین و ساختارهای پیچیده اداری انجام می‌شود و اجرای آن تنهاوتنها با اتکاء بر احساس مسئولیت اجتماعی شهروندان و فرهنگ مشارکت داوطلبانه انجام می شود.

همچنین بسیج، برخلاف بسیاری از نهادهای رسمی، هویتی طبقاتی ندارد؛ چه اینکه دانشجو و کشاورز، استاد دانشگاه و کارگر، کارآفرین و سرباز، زن خانه‌دار و هنرمند، همه می‌توانند عضو آن باشند. این ترکیب گسترده اجتماعی، قدرت شبکه‌سازی ملی ایجاد کرده؛ شبکه‌ای که در بزنگاه‌های امنیتی، اجتماعی یا طبیعی، می‌تواند تصمیم‌ها و اقدامات را سریع‌تر از هر سازوکار معمولی پیش ببرد. البته این وسعت گاهی انتظارات و نقدها را نیز بیشتر کرده، اما واقعیت این است که هیچ نهادی در ایران به اندازه بسیج، نفس کشیدن در میان مردم را تجربه نکرده است.

امروز ایران با چالش‌هایی متفاوت از دوران جنگ روبه‌روست: توسعه نامتوازن، مهاجرت روستا به شهر، آسیب‌های اجتماعی، بیکاری جوانان، جنگ روایت‌ها و تلاش دشمنان برای بی‌ثبات‌سازی فرهنگی از جمله چالش هائی است که نقش بسیج در این مرحله را نه صرفاً حضور امنیتی، بلکه تقویت امید اجتماعی، افزایش سرمایه اعتماد ملی و پیوند دوباره نسل‌ها با هویت تاریخی کشور است؛ چه اینکه اگر روزگاری بسیج وظیفه حفاظت از خاک را بر عهده داشت؛ امروز بخشی از وظیفه‌اش حفاظت از روحیه ملی است.

هفته بسیج یادآوری می‌کند که امنیت و توسعه، دو مسیر جدا از یکدیگر نیستند به طوریکه کشوری می‌تواند در صنعت و فناوری پیشرفت کند، اما اگر اعتماد اجتماعی و مشارکت مردمی نداشته باشد؛ تداوم توسعه‌اش تضمین نخواهد شد و بسیج با همه تفاوت نگاه‌ها و سلیقه‌ها، نماد این مشارکت است؛ سرمایه‌ای که اگر درست معرفی، تقویت و به‌روز شود؛ می‌تواند در توسعه ایران نقشی حتی مهم‌تر از گذشته ایفا می کند.

و کلام آخر؛ آنچه امروز بیش از هر زمان ضرورت دارد؛ روایت‌گری شفاف، غیرشعاری و مستند از کارکردهای بسیج است؛ روایتی که هم واقعیت‌ها را ببیند و هم انتظارات جامعه را درک کند.

در نهایت، بسیج تنها یک سازمان نیست؛ یک فرهنگ رفتاری است، فرهنگی که می‌گوید وقتی کشورم نیاز دارد، من مسئولم؛ چه در میدان جنگ باشد و چه در کلاس درس، چه پشت ماسک بیمارستان باشد و چه در گرمای کارگاه‌های تولیدی، شاید همین معناست که باعث شده بسیج پس از چهار دهه، همچنان زنده، اثرگذار و ماندگار بماند.