به گزارش صبح ساباط به نقل از اشکذر خبر، وقتی حجم آب مصرفی صنایع فولاد مبارکه و ذوب‌آهن اصفهان به اندازه کل آب شرب یزد است، باید پرسید عدالت آبی کجا دفن شده؟ اما مشکل فقط کم‌آبی نیست. تحریک رسانه‌ای، دامن زدن به اختلافات استانی، و تهدید لوله‌های انتقال آب یزد به دست مردم اصفهان، […]

به گزارش صبح ساباط به نقل از اشکذر خبر، وقتی حجم آب مصرفی صنایع فولاد مبارکه و ذوب‌آهن اصفهان به اندازه کل آب شرب یزد است، باید پرسید عدالت آبی کجا دفن شده؟ اما مشکل فقط کم‌آبی نیست. تحریک رسانه‌ای، دامن زدن به اختلافات استانی، و تهدید لوله‌های انتقال آب یزد به دست مردم اصفهان، زخم دیگری بر پیکر عدالت است؛ زخمی که تنها به سود صنایع آب‌بر تمام می‌شود.

آب، عدالت یا سرمایه‌گذاری؟ مسأله این است!
یزد، این سرزمین تشنه در دل کویر، سال‌هاست برای حیات خود به سهم کوچکی از آب زاینده‌رود متکی است. این آب به‌سختی برای تأمین آب شرب مردم یزد به استان منتقل می‌شود، اما همواره در معرض تهدید قرار دارد؛ تهدیدی که ریشه آن نه در منطق، بلکه در هیاهو و شانتاژ رسانه‌ای است.

در حالی که صنایع فولاد مبارکه و ذوب‌آهن اصفهان سهمی عظیم از آب زاینده‌رود می‌بلعند، همان مقدار آبی که برای نوشیدن مردم یزد کافی است، در این صنایع طی چند روز مصرف می‌شود. این تناقض آشکار، سال‌هاست از نگاه افکار عمومی پنهان مانده یا توسط رسانه‌های حامی صنایع نادیده گرفته می‌شود.

تفرقه‌افکنی و کشت بذر اختلاف
در این میان، برخی جریان‌های رسانه‌ای و افراد بانفوذ در اصفهان، به‌جای حل بحران، به تحریک مردم علیه خط انتقال آب به یزد روی آورده‌اند. این تحریکات، گاهی منجر به تهدید لوله‌های انتقال آب، تخریب آن، و حتی ایجاد تقابل‌های اجتماعی شده است. آنها با دامن زدن به اختلاف میان مردم دو استان، بذر کینه و دشمنی می‌کارند؛ اختلافی که تنها و تنها به نفع صنایع پرمصرف فولادی تمام می‌شود.

در چنین فضایی، نه تنها مسئله اصلی، یعنی سوءمدیریت منابع آب و مصرف بی‌رویه صنایع، از نگاه‌ها پنهان می‌ماند، بلکه روحیه همدلی و همکاری میان مردم دو استان نیز تضعیف می‌شود. چرا مردمی که سال‌ها در کنار هم زیسته‌اند، باید قربانی سیاست‌های پشت پرده و تبلیغات رسانه‌ای شوند که تنها منافع صنعتی را دنبال می‌کنند؟

سکوت رسانه‌ای در برابر فریاد یزد
در حالی که صنایع فولادی و پروژه‌های صنعتی اصفهان به‌عنوان نمادهای توسعه معرفی می‌شوند، اخبار و مشکلات یزد و پیامدهای انسانی بحران آب آن جایی در تیترهای اصلی رسانه‌ها ندارد. این سکوت رسانه‌ای، بخشی از مظلومیت مردم یزد را شکل داده است؛ مظلومیتی که در زیر سایه سنگین صنایع پرمصرف و رسانه‌های حامی آنها، روزبه‌روز عمیق‌تر می‌شود.

تغییر گفتمان: از تقابل به عدالت
مسئله آب یزد، فقط بحران آبی نیست؛ بلکه بحرانی اخلاقی، اجتماعی و رسانه‌ای است. وقتی به جای حل مشکلات زیربنایی، مردم را علیه هم تحریک می‌کنیم، نه‌تنها آب، بلکه عدالت اجتماعی و اتحاد ملی نیز قربانی می‌شود.

شاید زمان آن رسیده باشد که رسانه‌ها و تصمیم‌سازان، به جای تفرقه‌افکنی، صدای واقعی بحران را بشنوند و برای بازنگری در مدیریت منابع آب و عدالت‌بخشی در توزیع آن گامی بردارند. مردم یزد و اصفهان، دشمن هم نیستند؛ بلکه قربانی سیاست‌هایی هستند که آب را نه به‌عنوان حق حیات، بلکه صرفاً به‌عنوان سرمایه‌ای اقتصادی برای صنایع خاص می‌بینند.

بیایید از تقابل و دشمنی فاصله بگیریم و با مطالبه عدالت و اصلاح سیاست‌ها، راهی به سوی همدلی و پایداری باز کنیم؛ راهی که آب را برای همه، به‌عنوان منبع حیات و نه ابزار توسعه ناعادلانه، تضمین کند.